او پس از اينكه فهميد چه كلاهي سرش رفته است نقشه گروگانگيري كشيد.جوان تازهداماد چند روزي از ازدواجش گذشته بود كه كارش را از دست داد و به دردسر بزرگي افتاد. او كه زيربار قرض و قسط بود به جست و جو براي پيدا كردن كار پرداخت و چون نميخواست خانواده همسرش در جريان بيكارياش قرار بگيرند تصميم گرفت در يكي از ميادين جنوب تهران بنشيند و بهعنوان كارگر روزمزد مشغول بهكار شود. اما فكرش را نميكرد كه دردسري بزرگتر در انتظارش است.
در همان لحظه مردي افغان سراغش آمد و سر صحبت را با او باز كرد. مرد افغان كه خودش را نظير معرفي كرده بود وقتي متوجه شد كه تازهداماد در جست و جوي كاري با در آمد مناسب است، مدعي شد كه در افغانستان مزرعه كشت خشخاش دارد و موادمخدر مرغوبي توليد ميكند كه ميتوانند آن را با قيمت خوبي بفروشد.
نظيربا چرب زباني اعتماد تازه داماد را جلب كرد و گفت اگر برايش مشتري پيدا كند حاضر است پورسانت خوبي در ازاي فروش هرگرم هروئين به او بدهد. پيشنهاد مرد افغان وسوسه انگيز بود و همين شد كه جوان تازهداماد قبول كرد شغل بازاريابي موادمخدر را در پيش بگيرد و شروع به جستوجو براي پيدا كردن مشتري مناسب كرد.
- كلاهبرداري ميليوني
او پس از پرس و جو از دوستانش متوجه شد كه يكي از آنها به نام حسين در كار خريد و فروش موادمخدر است. براي همين سراغ او رفت و گفت مواد مرغوبي سراغ دارد كه از افغانستان به ايران قاچاق ميشود. حسين به او سفارش موادمخدر داد و محلي براي قرار تعيين كردند تا ساك پر از موادمخدر را معامله كنند. سر قرار به جز تازه داماد، نظير مرد افغان با يك ساك حاضر شد و پس از تحويل آن به مشتريانش، 15ميليون تومان پول از حسين گرفت. پس از آن حسين به مغازهاش برگشت اما وقتي ساك را باز كرد ناباورانه با بستههاي نمك روبهرو شد و آنجا بود كه متوجه شد سرش كلاه رفته است. درحاليكه بهشدت عصبي شده بود با دوست تازهدامادش تماس گرفت اما مرد جوان كه از همه جابيخبر بود مدعي شد موادمخدر را نظير با خود آورده و او نميدانسته كه به جاي مواد، نمك داخل ساك جاسازي كرده است.
- گروگانگيري 5ساعته
حسين كه ميديد سرش را كلاه گذاشتهاند و فكر ميكرد دوستش هم در اين ماجرا دست داشته است، نقشه گروگانگيري با همدستي برادرش طراحي كرد. او با تازه داماد تماس گرفت و به بهانه اينكه ميخواهد با او صحبت كند، وي را به مغازهاش در جنوب تهران دعوت كرد. تازه داماد راهي مغازه شد اما به محض ورود در آنجا 2برادر به سمت وي حمله كردند و دست و پايش را بستند. آنها گروگان خود را 5ساعت در انبار مغازه زنداني كردند و با تهديد و شكنجه از او خواستند تا با خانوادهاش تماس بگيرد و درخواست 15ميليون تومان پول كند تا او را آزاد كنند.
- دستگيري
همزمان با اين اتفاق، خانواده مرد جوان راهي اداره پليس شدند و ماجراي ربوده شدن او را گزارش كردند. به گفته آنها، آدمربايان تهديد كرده بودند كه اگر تا شب پول دريافت نكنند گروگانشان را به قتل ميرسانند. در چنين شرايطي گروهي از مأموران با دستور قاضي سيدامين ميروكيلي داديار دادسراي ويژه سرقت، تحقيقات خود را در اين خصوص شروع كردند. آنها به برادر گروگان آموزش دادند كه به بهانه تحويل پول، گروگانگيران را به محل قرار بكشاند و به اين ترتيب همهچيز براي دستگيري آدمربايان مهيا شد.
روز قرار يكي از آنها با برادر گروگان تماس گرفت و از او خواست تا ساك حاوي پول را داخل سطل زباله انداخته و آنجا را ترك كند. او گفت به محض برداشتن پول و شمردن آنها گروگان را آزاد ميكند. برادرگروگان ساك را داخل سطل زباله انداخت و رفت. 15دقيقه بعد مرد جواني به سمت سطل زباله رفت و زمانيكه ميخواست ساك پول را بردارد در محاصره پليس گرفتار شد. با دستگيري او، گروگان نيز آزاد شد و هر دو به دادسراي ويژه سرقت منتقل شدند.
متهم دستگير شده گفت: برادرم نقشه گروگانگيري را كشيد و به من گفت گروگان سرش را كلاه گذاشته و 15ميليون تومان او را بالاكشيده است. از من خواست تا او را كتك بزنم و از خانوادهاش پول بگيرم اما نميدانستم گير ميافتم. به گزارش همشهري، هماكنون تحقيقات براي دستگيري عامل اصلي گروگانگيري و مرد افغان ادامه دارد.
نظر شما